چطور وقتی از مردم نفرت دارم به آرامش برسم

0 1,454

نفرت داشتن از مردم، و به تنهایی همین عبارت بولد شده، کافی است که تو رو به فکر بیاندازه که امروز رو به این فکر کنی تا ببینی احساست در مورد مردم چیه. گاهی نه این که تو از اول منفی نگر بودی یا چیزهای اینطوری، بلکه بسیاری از وقت ها، احساسات درونی که ما از خودمون در مواجهه با مردم داریم، و تاثیر کارهای اختیاری یا غیر اختیاری اون ها موجب میشه به این حس برسیم که واقعا از مردم نا امید بشیم. خب وقتی به این حس می رسیم و این حس رو دوستش نداریم یعنی که قلب ما واقعا به دنبال آرامشه و من اینجام که کمک کنم تا جلوی احساس نفرت داشتن رو بگیرم. بیا باهم امروز یه کارایی کنیم و قول و قرار هایی با هم بگذاریم تا به آرامش برسیم.

نفرت داشتن

علت اصلی نفرت داشتن از دیگران

طبق تعریف های علمی و مستندات همه قبول داریم که آدم ها خطاپذیرند. از طرفی هر فرد یک پروژه کاملا مشخص و متفاوت است و کاملا شخصیت اختصاصی خود را دارد. اینجاست که می توان گفت هر فرد دارای ویژگی هایی است که لزوما شاید به مذاق دیگری خوش نیاید و البته کاملا هم عقلانی است. چیزی که تو را خوشحال می کند شاید موجب ناراحتی برای دیگری باشد و برای آن هم حسابی خودخوری کند.

به هر حال علت اصلی تنفر داشتن از دیگران در اکثر مواقع موارد غیر مترقبه ای است که از کنش های رفتاری ایجاد می شود مگر نه هیچ کس دوست ندارد به عمد کاری کند تا دیگران از او روی برگردانند 

نفرت داشتن از دیگران گاهی به دلیل قصور خودمان رخ می دهد، گاهی به دلیل توقعات نابجا و گاهی هم به دلیل کم ارزش شدن ما در جمع! به هر حال راهکار ها را باید جست.

 

7 راهکار برای کنار گذاشتن نفرت و یافتن آرامش

هیچ روحی روی زمین وجود ندارد که همیشه دقیقاً همان چیزی باشد که شما می خواهید. همسر شما قرار نیست بتواند دقیقاً همانطور که می خواهید از شما حمایت کند. دوست شما همیشه قرار نیست که در صورت نیاز حرف درستی بزند و تقریباً مطمئناً زمانی پیش خواهد آمد که کسی به شما خیانت کرده ، درباره شما صحبت کرده یا رازی را گفته است که شما نمی خواهید آنها را به گوش دیگران برسانید. به هر حال اتفاقی رخ داده و این نفرت در دل شما جوانه کرده که البته یک کاشت و برداشت شیطانی است. 

خب حالا سوال این جاست که چرا واقعا از دیگران متنفرم و چطور می توانم جلوی نفرت را بگیرم. حقیقت امر این است که ما نمی توانیم مردم را تغییر دهیم اما می توانیم در نحوه تعامل، فکر کردن و پذیرش مردم یک انعطاف هایی در خودمان بوجود بیاوریم.

  1. آن بنده خدا چه گناهی کرده که قیافه اش شبیه ترامپ است!؟
  2. آن یکی چه گناهی کرده که وقتی با او حرف میزنی مدل حرف زدنش تو را به یاد عشق سابقت می اندازد که به تو خیانت کرد ؟
  3. آن یکی چه تقصیری دارد وقتی با آداب و رسومی بزرگ شده که موافق خانواده شما و دیدگاه های شخصی تو نیست؟
  4. یا آن یکی چه قصوری داشته که به پزشکی بیش از مهندسی که رشته توست عشق می ورزد و تو هم کفری شده ای؟

خب مشخص است که می توان کمی انعطاف به خرج داد.

بیایید این گونه فکر کنیم

بیشتر یاد بگیر: چطور زندگی شاد و آرامش درونم را ملاقات کنم

 

انتظار بیش از حد از کسی نداشته باش

حالا وقتش شده که کمی عقب نشینی کنی و در مورد خودت و دیگران حتی پدرو مادرت یا همسرت فکر کنی. بابا جان! نه تو کامل هستی و نه کسان دیگر. پس این احتمال وجود دارد که نتوانی یا نتوانند آن طور که دیگران بخواهند ظاهر شوند. وقتی انتظار داشته باشی همه کامل باشند، انتظارت از آن ها بالا می رود و این انتظار بالا آرامش را از تو می گیرد.

ما خودمان برای خودمان هم آن چیزی که می خواهیم باشیم نبوده ایم! چه برسد دیگران. پس معقول فکر کنیم. بنابراین توقع بیش از حد را از مردم متوقف کن تا مجبور نباشی به دنبال چاره برای رهایی از تنفر باشی. 

راهکار: 

لیست افرادی که از آن ها به دلیل کرده هایشان تنفر داری را بنویس و دلیل های تنفر را جلوی نام هر کدام بنویس و به این فکر کن که آیا منطقی است که این تنفر در تو از آن ها بوجود آید؟ آیا جا دارد اصلا ؟ آیا علت این تنفر، و پدیده آن، یک انتظار بیش از حد و توقع نا بجا نیست؟ منصف باش و این تمرین را تا جایی که می توانی به آرامش برسی انجام بده. اهمیت این تمرین به قدری است که تو نباید با نفرت داشتن در دل خود آرامش را از خودت بگیری در حالی که دیگران کَکِشان هم نمی گَزَد.

این فیلمو ببین: فیلم 30 تغییر عادت برای شادی و آرامش زن و مرد

 

خودکتمانی داشته باش

خب خود کتمانی یعنی چی؟ یعنی این که لازم نیست در مورد کارت ، رابطه ات، حساب بانکی ات، و نحوه زندگی کردنت به مردم اطلاعات بدهی. یکی از علت هایی که موجب تنفر داشتن و نفرت داشتن از مردم می شود، عکس العمل آن ها بعد از قضاوت در مورد شماست. خب شاید با خودت بگویی چطور مردم را به قضاوت درست بکشانم.

راستش را بخواهی تو نمی توانی مردم را به قضاوت درست بکشانی چون مردم خود به خود یاد گرفته اند برای حفاظت از خود، چیزهایی را ببینند، بدانند و بشنوند و در موردش استدلال کنند و به نتیجه برسند و در نهایت با کمک آن نتیجه از خود مراقبت کنند. پس با فومول ذهنی خود، و با فرمولی که از تجربیات به دست آورده اند، در مورد شما فکر می کنند. 

پس این تو هستی که باید اطلاعات خاصت را در اختیار دیگران نگذاری تا موجب قضاوت های سر دستی نشوی.

بد نیست دوستی داشته باشید که بتوانید به او اعتماد کنید و داستان زندگی خود را برای آنها تعریف کنید. اما ، بیش از حد خود افشایی در ابتدا همیشه شما را به عنوان منبع بحث باز نگه می دارد.

راهکار:

به این فکر کن که علت بیشترین تنفر تو از مردم چیه؟ چقدر راحت بودن و خودمونی بودن تو موجب شده که این حس در تو بوجود بیاد؟ خب حالا که نتیجه رو فهمیدی می خواهی استراتژی زندگی ات را چطور تغییردهی؟

 

این لینک رو هم بخون: شیوه آرامش اعصاب با ایجاد عادت های شادی بخش

 

محدود به گروه های اجتماعی نشو

همیشه همه ما از بودن در گروه ها یک هراسی داریم. همیشه وقتی توی گروه حتی یک گروه مجازی قرار می گیریم، بدین صورت هستیم که ما و یک جمعیت بزرگ را کنار هم می بینیم.

من و آن جمعیت چند نفره

و بیشتر آسیب ها از این جا به وجود می آید چرا که می خواهید مقایسه های آنچنانی داشته باشید و همچنین شرایطی را ایجاد می کند که افراد باید نقش خود را در میان گروه بازی کنند.

به جای این که وارد گروه های مختلف شوید، چند دوست از هر گروه داشته باشید و رابطه تان را با آن ها قوی تر کنید.

 

تجربه شخصی من در مورد گروه واتس اپ

راستش من یک تجربه شخصی در این باره دارم.

اوایل که واتس اپ روی کار آمده بود دوستان دوران مدرسه یک گروه تشکیل داده و توی آن گروه عصر ها شروع به حرف زدن می کردند. وقتی با همان صفا و صمیمیت گذشته مان، وارد گروه شدیم، متوجه شدیم که این صفا فقط در دل چند تن باقی مانده و بقیه افراد رفتارهایی از خود نشان می دهند. در میان حرف هایشان گاهی کنایه می زنند، برخی خیلی ادعای فضل دارند و برخی دیگر هم حسابی کلاس می گذارند. این بود که رفتار این افراد ما را به نفرت بیش از پیش می انجاماند! این شد که از گروه خارج شدیم و دوستی مان را به صورت پی وی با دوسه نفر حفظ کردیم.

حالا متوجه می شویم که سایر اعضا چون ترس خارج شدن از گروه داشته اند یا نتوانسته اند خود را ابراز کنند، حالا دچار نفرت ها و کشمکش های شخصی تر شده اند. نفرت داشتن از دیگران خیلی وقت ها برای ما قابل کنترل و مدیریت است اگر کار به خشم های عمیق نکشد.

اگر رابطه ازدواجی داری مهمه بدونی که چطور رابطه مثبت و کم استرس بسازی

 

به مردم زیاد فکر نکن

در فکر کردن به مردم، و اطرافیان تعادل داشته باش. نه افراط نه تفریط. راستش خیلی وقت ها علت تنفر ما از مردم، این است که زیادی به این فکر می کنیم که در مورد ما چه می گویند.

ما باید تلاش کنیم که رفتار خوب از خود به جا بگذاریم اما مسئول این نباید باشیم که هر کس چطور فکر می کند.

نگرانی بیش از حد در مورد آنچه مردم فکر می کنند می تواند منجر به یک زندگی مضطرب ، بی اعتمادی و تلاش بیش از حد برای جلب رضایت عموم شود که خب طبیعی است که نمی توانیم رضایت 100 درصدی همه را جلب کنیم. 

اگر وقت و انرژی ات را بیش از پیش صرف خودت کنی، و تلاش کنی که به رضایت درونی برسی، به ظاهر کمتر برای جلب توجه و رضایت دیگران وقت می گذاری و این یعنی تو در مرحله ای هستی که به خودت کمک می کنی تا جلوی نفرت پراکنی بگیری. این عالی است.

پس به خودت فکر کن نه دیگران.

راهکار:

وقتی تو زیاد به مردم فکر می کنی، احتمالا خود احترامی و عزت نفست هم زیر سوال می رود. یا شاید از قبل دچار عزت نفس ناسالم هستی که انقدر تایید های مردم برایت مهم می شود. من به تو توصیه می کنم ضمن این که داری تلاش می کنی تا نظرات دیگران را برای خودت کم اهمیت کنی حتما روی تقویت عزت نفست هم کار کنی. 

 

رها کن

رها کن؟ چه چیزی؟ هر چیزی که موجب گرفتن انرژی های تو می شود و موجب می شود که برای احساس رضایت درونی خودت با مردم بیشتر درگیر باشی.

راستش در زندگی ما افرادی هستند که بیش از همه ما را نا امید می کنند. وقتی متوجه میشویم که فلان فرد، ما را همیشه به سمت دلخوری و نفرت و قدر نشناسی می برد، بهترین کار این است که از او فاصله بگیریم. رها کنیم بگذاریم برود پی کار خودش. چه پسر باشد چه دختر! چه فامیل باشد چه غریبه، چه همسایه باشد چه همکار. 

ما طبق هیچ معاهده ای مسئول این نیستیم که اخلاق فلان دوست را تحمل کنیم به دلیل این که او می خواهد با ما هر طور که دلش خواست رفتار کند و ما هم تحمل کنیم.

 

فقط یک دوست داشته باش

یک دوست واقعی علاج همه کارهاست. راستش من و تو تنها به دنیا آمده ایم و تنها هم از این دنیا خواهیم رفت. حتی اگر دوقلو باشی بازهم تنها از دنیا خواهی رفت. تو فقط به یک فرد نیاز داری که در کمال صداقت و احترام و محبت با او در ارتباط باشی. نیازی نیست که گروه گروه دوست داشته باشی. با وجود دوستان زیاد حس این که پشتت محکم است تا مدت محدودی واقعی است.

پس فقط به دنبال یک دوست واقعی باش و همه جوره با او عیاق شو و بگذار زندگی ات راحت روال خودش را طی کند.

 

ببخشید و رها کنید

همانطور که ابتدای این آموزش گفتم، مردم کامل نیستند. مردم در طی روزهای عمرشان، تحت شرایط سخت، آن  چهره دیگر خودشان را به هم نشان می دهند.

فقط کافی است موارد قابل بخشش را به ذهن آورید و آن ها را بخاطر این محدودیت ببخشید و رها کنید و خودتان را در شرایط مشابه قرار ندهید. یادت باشد که همانطور که تو از دیگران نفرت داری، دیگران هم به دلیل یک سری از کارهای تو دچار مساله تنفر داشتن شده اند. پس بپذیر که هیچ کس کامل نیست و ببخش و رها کن . اما خودت را در معرض قضاوت ها و کنش های بعدی قرار نده.

بیشتر بخون: چطور انرژی های عشق گذشته مانع ازدواج تو می شود

 

هشدار: مطلب پیش روی شما صرفا ترجمه و تحقیق و حاصل گردآوری هاست! فلذا نمی توان از آن به عنوان راهکار مشاوره ای استفاده کرد. بنابراین برای حل مشکلات خود می توانید به مشاور مجرب مراجعه کنید تا با بررسی مسایل شما و احیانا همسر شما بهترین راهکار برای شما ارایه گردد.

 

منبع الهام این مطلب

ممکن است به این مطالب علاقه داشته باشید
پاسخ دهید

Your email address will not be published.