200 روش افزایش شارژ کارما برای روز مبادا+ یک خاطره واقعی عجیب

با خانواده در حال رفتن توی یکی از جاده های جنوبی کشور بودیم.. هوا گرم بود.. داشتیم خاطرات رو با هم مرور می کردیم از آخرین سفری که با هم توی این جاده ها رفتیم. وسط خاطره گویی ها دیدیم که مشکلی برای ماشین پیش اومد و به طور ناخوداگاه بنزین…

معامله با خدا در زندگی زناشویی و موشک هایی که عمل نمی کنند ( درس واقعی )

❤️ در مورد معامله با خدا و زندگی زناشویی قصد نوشتن یک خاطره داشتم تا اینکه جمله ای توی یکی از کانال ها خواندم که انگیزه ام را بیشتر کرد. ?محبت، تجارت نیست چرتکه نیندازید که من چه کردم تو چه کردی ?بی شمار بهم محبت کنید اگر خوبیتان…

حق تو محفوظ است اگر حق الناس را به رسمیت بشناسی ( داستان واقعی )

?تقریبا سال 90 بود که کسب و کار جدیدی با یکی دو تا از برو بچز شمال راه انداخته بودیم.. بعضی کارا رو مشترک انجام می دادیم و بعد سود رو تقسیم می کردیم.. ?یه روز یه مشتری اومد و چیزی رو کع در خواست داد بیشتر از قیمت روز داده بودیم و بعدا…

وقتی نیت الهی در زندگی ام را از یک اروپایی یاد گرفتم

معمولا همیشه ما مسلمان ها مدعی دین داری هستیم. مخصوصا اگر کمی هم سرو کله مان با قرآن گرم باشد! یا با اهل بیت زد و بندی داشته باشیم. اما این داستان دقیقا از آن جا شروع شد که من، معمولا شب ها وقتی که دیگر قصد خوابیدن داشتم، گوشی ام را بر…

چطوری شکرگزاری موجب افزایش نعمت ها می شود

می خواستم در مورد شکرگذاری بنویسم اما بهتر بود با این جمله شروع کنم که قانون مهم خلقت برای شادی یک جوری به شکر گزاری ربط پیدا می کند. در ادامه می گویم که چطور شکرگزاری و افزایش نعمت ها ربط به هم دارند. اما برای این که به این نتیجه برسیم…

درس های آسمانی از خانه محقر لیگ لیگو در دل کوه زاگرس

چند مدت پیش این مطلب را توی ویرگول قرار دادم استقبال خوبی شد و هر کس نظر جالبی می داد. البته دقیقا همین لیگ لیگو موجب شد که من این وب سایت را راه بیندازم! احساس کردم که دینی به بشر و حتی حیوانات بر گردنم هست که باید آن را ادا کنم تا نسبت به…

ناخواسته ها را مثل کاکتوس دوست بدار! خشمگین ولی زیبا

?گاهی گیر می کنم در زندگی و دادم بالاست که خدایا این ها کی اند که خلق کرده ای کمی کمتر! اما با کیفیت تر!! ?و یادم می آید به حرف های ننه بزرگ جانم ( معروف به حاجی مادر ) که می گفت: گل بی خار خدا? و این جا بود که می نشستم با انگشت…

راستی تو کی توکل می کنی؟

?پسرک شیطون همسایه مون همه رو به ستوه آورده دیگه .. تا جایی که هلکوپتر کنترلی اش رو بارها فرستاده تو درخت های خونه ما.. ?اما دیروز عصر، شیشه بیرونی همسایه مقابل رو زد شکست... خب همسایه باید معترض می شد و شد و پدر همسایه هم دست به جیب شد…

چطور خادم حرم بشم؟ اصلا میشه؟

اولین شب از زیارت خونه امام رضا علیه السلام، توی حیاط نشسته بودم و نگاه به زائر ها می کردم که اصلا انگار نه انگار که ساعت 3 صبحه! همه قبراق! سر حال پر انرژی . چه اون هایی که تلاش می کردن از باب الرضا برن بیرون و چه اون هایی که وارد…

به فضل خدا شادی کن و امیدوار باش تا رحمت پروردگار بباره ( یونس 58 )

توی اوج مشکلات بودم که فقط یک آیه دلم رو گرم کرد. اونجا که گاهی دیگه حرف کسی آرومت نمیکنه، خدا آیه ای رو که به محمد صلی الله علیه  و آله نازل کرده رو با ظرفیت خودت، به خودت نازل می کنه. آیه ای که می خواهیم در موردش حرف بزنیم در مورد فضل خدا…