نحوه مدیریت مکالمات سخت و چالشی

مکالمات دشوار و چالشی برای همه ما روزی پیش میاد. چه رئیس باشیم چه کارمند! چه همسر باشیم و چه خواهر و بردار! و حتی خواهرشوهر و یا زن دادا!!!

ولی خب معمولا ما تو زندگی هامون خیلی وقت ها مشاهده می کنیم که

• ببین فلانی رو ... چطور زبون چرب و نرمی داره و چطور می تونه مسایلش رو حل کنه!!!
• دیدی فلانی رو اصلا با رئیس دعواش نمیشه و چقدر خوب صحبت می کنه!!!
• ببین خانم یا آقای x رو اصلا از بحث و دعوا نمی ترسه!!
• خانم x رو ببین! این عروس نیست که .. این خودش یه پا خواهر شوهره!!!

خب مثال های اینجورکی زیاد داریم. ولی من میخوام توی این مطلب به طور عام در مورد مسایلی صحبت بکنم که به تو کمک می کنه هم توی زندگی شغلی و هم شخصی بتونی بحث های بزرگ و سرسام آور رو مدیریت کنی و به نتیجه خوب برسی ضمن این که ارزش خودت رو علاوه بر حفظ کردن بالاتر هم ببری.

اما چون این مساله چالش بر انگیزه لازمه که بهت بگم که :

"ما بیشتر در تخیل رنج می بریم تا در واقعیت." - سنکا

مکالمات دشوار غالبا توی ذهن ما خیلی سخت تر از چیزی هستن که در واقعیت رخ میدن! چون ذهن ما هم افراطی هستش و هم برای بقا و نگه داشتن شرایط کنونی خلق شده و تغییر رو چندان نمی پسنده مگر کسانی که کله و مغز ریسک پذیری دارند و خب معمولا با سر شیرجه میرن توی مشکلات.  (‌البته بماند که حضرت علی علیه السلام هم فرمودن که وقتی از چیزی ترسیدی برو تو دلش (‌نقل به مضمون ) و امیدوارم نتیجه عالی این گفتار حکیمانه مولا به ما جرات بیشتری بده تا از چالش ها نترسیم.

امروز توی این پژوهش به طور جامع تر در کنار سایر منابع پای درس دکتر Erik Reis  نشستیم که کمک می کنه بهره وری ما تو زندگی و کارمون بیشتر بشه . او دهه آخر کار خود را صرف مطالعه، درمان و مشاوره با افراد در به حداکثر رساندن بدن، مغز و به نوبه خود کسب و کارشان کرده است. از کلینیک تا اتاق هیئت مدیره، او از درک عمیق خود از علوم اعصاب و روانشناسی رفتاری استفاده کرده است تا به کارآفرینان کمک کند تا تأثیر کسب و کار خود را به حداکثر برسانند و رشد را به موفقیت برسانند

از طرفی تلاش کردم از تجربیات و دانش های گذشته خودم هم استفاده کنم که گاهی توی یادداشت هام در مورد نحوه بحث کردن و دعوا کردن چیزهایی نوشتم.

راستی چرا از مکالمات دشوار و چالشی فرار می کنیم؟

خب دلیلش می تونه خیلی متفاوت و پنهان باشه و شاید هم هیچ وقت نفهمیمش.

ولی چیزی که واضح هست این هست که ما معمولا دنبال این هستیم که با همینی که هستیم خوش باشیم. شاید یکی از دلایل این که وقتی حقوقمون کمه حاضر نیستیم بریم در موردش صحبت کنیم یا وقتی یه چیزی توی زندگی خانوادگی رنجمون میده حاضر نیستیم بریم دنبال این که حلش کنیم و در موردش با عزیزمون صحبت کنیم.

اینا بخاطر چیه ؟ اصل تضمین و تثبیت شرایط موجود.

نظر خودمون اینه که حاضریم ناراحتی، تبعیض یا حتی حس بهره کشی از خودمون رو تحمل کنیم ولی رنج تغییر و هزینه اون که یه مکالمه چالشی هست رو تحمل نکنیم.

تو هم با خوندن این جملات مسایلی توی زندگی ات جلوی چشمت رژه رفت که واقع فکر می کنی جانا (‌زهرا )‌سخن از زبان تو می گوید ؟ ?

خب اگر آره حتما این مطلب رو تا اعماقش بخون چون مطمینم آخرش یه چیزایی و کدهایی تو ذهن تو عوض میشه.

برای مطالعه مطلب فوق به طور کامل باید عضویت اشتراک طلایی ویژه داشته باشی

منبع عکس

برای نمایش ادامه این مطلب طلایی لطفا یا وارد پنل VIP خودت بشو یا اگر عضو نیستی سریع از همینجا عضو بشو.

مشاهده عناوین مطالب اختصاصی کاربران اشتراک طلایی

پرسش و پاسخ ها در مورد اشتراک طلایی

ثبت نام حساب جدید