این کار زندگی من را 40 درصد شاد تر کرده است
وقتی که یک گوشه تنها نشسته ای ممکن است توی ذهنت خنده ها و سر خوشی های خیلی ها را تصور کنی
و با خودت بگویی ای کاش من هم زندگی شاد تری داشتم!
غافل از این که، شادی بسته بندی نشده تا من و تو بتوانیم آن را از جایی برداریم و قورت دهیم و حالش را ببریم.
بلکه شادی حاصل از کارهایی رخ می دهد که این کارها مغزت را خوشحال می کنند
یا فید بک خوبی به تو می دهند
استاد الهی قمشه ای می گوید
شادی حاصل عمل به وظیفه است!
شاید منظور این است که تو هدف زندگی ات را بیابی و آن را انجام دهی و موثر واقع شوی
و یا این که، تو کاری انجام دهی و از نتیجه آن حالت عالی شود.
اما من هم دقیقا چنان سناریویی را با خودم بارها تجربه کردم
فقط فکر کرده ام.. مقایسه کرده ام و بیشتر احساس غمگینی داشته ام تا این که اقدام کرده ام
بله اقدام
از کجا ایده تمرین شاد بودن شکل گرفت و روش پیدا شد
روزی دختر کوچک همسایه مان در حال جنگ و جدل با مادرش بود
بعد از کشمکش های طولانی مادرش به او گفت:
هر کاری دوست داری بکن! و او هم گفت معلومه هر کاری که دوست دارم می کنم میخوام حالش رو ببرم و خوشحال باشم..
هرچند در این پاسخ دخترک همسایه کتک مفصلی خورد!
اما یک درس بزرگ به من داد.
به جمله دخترک باز نگاه کن:
معلومه هر کاری که دوست دارم می کنم میخوام حالش رو ببرم و خوشحال باشم..
درسی که من در میان های و هوی و زاری دختر کوچولو پیدا کردم این بود که
- چرا من انقدر خودم را نمی شناسم که بدانم واقعا از چه چیزهایی و کارهایی خوشم می آید؟
- چرا من که روزانه باید زندگی ام را با کارهایی بگذرانم چرا این کارها برایم مشخص نیستند؟
- چرا فعالیت هایم گاهی پوچ است؟
- چرا انتخاب هایم بی در و پیکر؟
در حال تشر زدن به خودم بودم که ناگهان
با خودم گفتم
اگر هر روز یک کار که واقعا دوستش داشتی انجام داده بودی وضعت بهتر از این بود!
و این شد راهکار دوم!
بنظرم خود مغزم هم به ستوه آمده بود و داشت راهکار جلوی پایم می گذاشت
چون این جمله واقعا نمی دانم از کجا توی ذهنم درخشید.
اما من برای تمرین شاد بودن چه کردم؟
شروع کردم به لیست کردن کارهایی که حس لحظه ای ام را خوب می کند!
- بو کردن ادکلن ….
- خرد کردن ساقه های کرفس
- خرد کردن اسفناج!
- تمیز کردن و شستن آینه جلوی روشویی
- 10 دقیقه با ریتم شاد لی لی کردن توی حیاط خانه
- فرستادن پیامک های عاشقانه یهویی به دوستانم
- و لیست بلند بالای زیادی که این سایت هم جزوش بود.
من واقعا از نوشتن در این جا لذت می برم.
از آن روز به بعد، بعد از این که تمرین شکرگزاری ام را انجام می دهم تصمیم می گیرم که
در طول روز، چند تا از این کارها را انجام دهم
من تقریبا روزانه 10 کار خاص انجام می دهم.
در بین این 10 کار، 3 کار را از میان کارهای لذت بخش می گنجانم تا برای کارهای دیگر انرژی بیشتری بگیرم
اینطوری از کارهای خسته کننده هم لذت بیشتری می برم.
اما به نظرت چرا گفته ام 40 درصد؟
از آن جا که در میان این 10 کار، 3 کار لذت بخش گنجانده ام، لذت کار های دیگر هم برایم بیشتر شده است.
به همین خاطر به جای 30 درصد شاد تر، حق کشی نکرده ام و نوشته ام 40 درصد شاد تر! بله تمرین شاد بودن کار راحتی است که می تواند روزت را به جای کارهای معمولی به روزی پر از لذت تبدیل کند. فقط باید یک لیست بلند بالا از خودت تهیه کنی. تمرین شاد بودن نیاز به کار کردن دارد و شناختن خودت.
به نظرت این کار سختی است که تو همین حالا از انجام آن سر باز می زنی؟
باید دست به کار شوی، اقدام کنی و انجام دهی تا شادی را بچشی.
لطفا همین حالا، قبل از این که نظرت را برایم بنویسی، دفتر و قلمت را بیاور و از فعالیت های شادی بخشت بنویس و روزت را انرژی باران کن.
هشدار: همراه گرامی شادزیستی، مطلبی که پیش روی داری، حاصل پژوهش و ترجمه است و هیچ گونه جنبه مشاوره ای ندارد. لطفا در صورتی که در زندگی رابطه ای و زناشویی خود دچار سردرگمی و مشکل شده ای، حتما در مراکز معتبر به مشاور معتبر مراجعه فرمایید.
منبع عکس: mujerde10.com