یکی از زیبانبارترین حالت های ارتباطی بین زن و مرد، مساله رابطه با مرد متاهل هست. اگر تو هم همین حالا، در ارتباط با مرد متاهل هستی یا دوستی با مرد متاهل را ترجیح می دهی، به تو توصیه میکنم حاصل تلاش های من حاصل از این تحقیق را مد نظر قرار بده و تلاش کن با مشاور مجرب در این باره صحبت کنی
هشدار: مطلب پیش روی شما صرفا ترجمه و تحقیق و حاصل گردآوری هاست! فلذا نمی توان از آن به عنوان راهکار مشاوره ای استفاده کرد. بنابراین برای حل مشکلات خود می توانید به مشاور مجرب مراجعه کنید تا با بررسی مسایل شما و احیانا همسر شما بهترین راهکار برای شما ارایه گردد.
وقتی می خواهم یک صفت برای دختران و زنانی که در رابطه با یک مرد متاهل هستند، پیدا کنم، چیزی بهتر از قربانی پیدا نمی کنم. علت اصلی هم این است که این زن ها اغلب صید هوس بازی های یک مرد متاهل می شوند ( و شاید هم با خودت همین حالا بگویی نه عشق من پاک است و او مظلوم است و چنین است و چنان است! ) اما این واقعا در اصل ماجرا تغییری ایجاد نمی کند. قربانی بهترین صفتی است که می توان روی زنی گذاشت که وارد دوستی با مرد متاهل شده است. چرا که معمولا یا
بنابراین بجای این که او را تافته جدابافته ای بدانی که در زندگی اش به او ظلم شده و سوپر من تاریخ است! و احتمالا اسیر دست زنی عفریته به نام همسرش است! لطفا 5 دقیقه بدون تعصب این مطلب را بخوان ( چون تو برایم مهم هستی! بله تو ).
اگر در رابطه با مرد متاهل هستی احتمالا این بخش را طی کرده ای. اما خوب است که برای آگاهی یک بار نمونه ای از آن را دوره کنم.
سناریوی اول مربوط به دختری است که غیر آگاهانه وارد یک رابطه شده است.
این داستان ها ساخته و پرداخته شده و بعضا توی فروم ها و برخی گروه ها نمونه شان را دیده ام. اسم ها شانسی انتخاب شده اند و فقط قصدم تصویر سازی این مدل زندگی هاست.
{ مرصده این حرف ها را یک روز ساعت 10 صبح در روز و ساعت سالگرد آشنایی اش با عشق مسمومش برایم گفت و به دنبال چاره بود }
مرصده اینطور می گفت: که وقتی علی را برای اولین بار در شرکت دید، حسابی شیفته تیپ و قیافه اش شد! حتی خیلی جوان تر از خیلی از همکارهایش بود. روز اول به دستش نگاه کردم! حلقه ای روی انگشتش نبود. چقدر خوب من را می فهمید و توجه داشت و حتی چقدر احساس خوبی از حرف زدن با او داشتم. اما بعد از این که وارد این دوستی شدم، و حسابی دلباخته اش شدم و نفس کشیدن برایم بدون او سخت شده بود، متوجه شدم که او زن و حتی یک بچه دارد. چه حسرتی برای آن زن می خوردم و چقدر دوست داشتم جای او باشم اما خب همیشه دیر توی رابطه ها حاضر می شدم! هزار شاید و اما توی ذهنم می چرخد! [بازی روانی رئیس شرکت برای قاپیدن و جذب کارمندش و مخ زدن دختر ]
{ صدیقه این حرف ها را یک روز ساعت 20 بعد از ظهر در حالتی برایم می گفت که از رفتارهای عشق دوگانه سوزش به قول خودش به ستوه آمده بود }
صدیقه می گفت مهرداد همسایه شان بوده و همیشه توی آسانسور هر صبح حوالی ساعت 7 او را می دیده و دلباخته اش شده است. حتی با این که با همسر مهرداد دوست آپارتمانی بوده اما دلش برای او تاپ تاپ می کرده! روزی همین آسانسور می شود بلای جانش و شاید هم لطف رحمانش! یعنی توی آسانسور، رابطه دوستی و دل و قلوه دادن هایشان شروع می شود.
صدیقه می گفت که مهرداد از زندگی اش راضی نبود و بارها در مورد زندگی اش با من صحبت می کرد و من فقط برایش نگران بودم تا این که این نگرانی و صحبت ها شد، دلیل دلباختگی و عشق من به او. اما بعد ها او با همسرش بارها به خوبی توی سالن آپارتمان رفتار می کند و نمی توانم دلیل هایش را که قبلا برایم می آورد باور کنم. این شده دلیل دعوا ها و جر و بحث های ما و حاصل دوستی با مرد متاهل. ( بخون: علت و نشانه های بی توجهی پسر به دختر )
{ نرجس این حرف ها را یک روز ساعت حوالی 1 و نیم نیمه شب در حالتی برایم می گفت که از غرق در خاطرات ایام نوجوانی اش بود}
نرجس سال ها پیش عاشق پسری بوده که حالا از قرار معلوم هم همسایه شان است و هم تقریبا می توان گفت همکارش. نرگس روزهای گرم عاشقی اش در 17 سالگی را فراموش نمی کند. احساس می کند اگر فریبا وارد زندگی رضا نشده بود، او حالا رضا را توی چنگ داشت و برای همیشه خوش و خرم با هم زندگی می کردند. حالا 15 سال از آن روزها می گذرد و او فرصت خوبی پیدا کرده تا از بچه دار نشدن فریبا سو استفاده کند و به دل رابطه زناشویی آن ها رخنه کند و البته خودش را دوباره توی دل رضا جا کند. اینجاست که او وارد رابطه شده و به بهانه کار، دوباره با او حرف می زند و هم کلامش هست.
نمونه های زیادی از شروع یک رابطه با مرد متاهل را در لابلای مشاوره هایم دیده ام که برای هر کدام از آن ها مصداقی در این آموزش اورده ام.
سمیرا می گفت که عاشق مردی متاهل شده و پا در دوستی با مرد متاهل گذاشته و و خیلی دوست دارد با او رابطه را ادامه دهد. با خودش بارها سبک و سنگین کرده اما نمی داند واقعا چکار کند. با این که سمیرا دختر معتقدی است اما بارها از من می پرسد که خانم مشاور، من علاقه سهیل توی دلم خیلی موج می زنه! گناه می کنم؟!
خب پاسخ من به او این هست که علاقه صرفا نشان از حرام بودن و گناه بودن نیست. اما نباید این علاقه تو را به انجام گناه یا کاری اشتباه وادارد. اصلا علاقه ای که موجب شود تو عفت بورزی تو را به خدایت نزدیک تر می کند. ( به قول استاد شجاعی عزیزم از موانع برای خودت بال بساز برای رسیدن به خدا )
بنابراین دوست داشتن مرد متاهل گناه صرف و به ذات نیست. چه بسا دختر و پسری هم دیگر را دوست داشته اند و به دلایلی ازدواج شان نشده! حالا این علاقه در دلشان مانده! واقعا چه می شود کرد؟ یا زن و شوهری که عاشقانه هم را دوست داشته اند اما مرد به دلایلی او را طلاق داده! زن چه گناهی دارد که عاشق یک مرد بی وفا شده است؟
پس مراقب باش که اگر عشق مرد متاهلی توی دلت افتاد، خودت را به بیراهه هایی که شیطان ترسیم برایت می کند نیندازی.
خب دوست عزیزم اگر توی رابطه با مرد متاهلی هستی، و نمی دانی چرا و چطور باید این رابطه را تمام کنی و حتی دلیل و انگیزه کافی نداری، و نمی توانی تنهایی بعد از او را تحمل کنی، من توصیه میکنم این چند نکته را بخوان و بعد خودت تصمیمت را بگیر.
او مرد گرم مزاج و باحالیه ولی خب ازدواج کرده
خیلی از دخترها، به من میگویند که ” درست زمانی که شیفته مرام و معرفتش شدیم متوجه شدیم که متاهل است ” یا این که ” رفتارش با همه پسرهای بی وفایی که دیده بودم فرق داشت اما بعد متوجه شدم که متاهل است ” یا نمونه هایی از این دست.
اولین هشدار قرمز من به تو به عنوان یک مشاور اجتماعی تحقیق محور، و کسی که دین و مذهب را در مشاوره هایش لحاظ می کند، و البته توصیه های کارشناسان مجرب و علمی لاوپانکی ( به عنوان یکی از منابع تحقیقاتی من در این مطلب و در منابع م ) این است که به محض این که متوجه شدی توی رابطه با مرد متاهل هستی، جفت پا قرض کن و سریع فرار کن.
دلیل های اصلی اش را در زیر بخوان
مطمئنم اگر از تو در مورد دروغ گفتن و پنهان کاری سوال کنم تو هم از این کار به شدت تنفر داری. اما خواه نا خواه وقتی تو در رابطه با یک مرد متاهل هستی، در حال فریب کاری و تقلب در یک رابطه و زندگی هستی ( تا به حال از این زاویه به جریان نگاه کرده بودی ؟ ) واقعا حال آدم از خودش به هم می خورد که در سناریویی افتاده و آگاهانه عمل می کند که در حال دروغ گفتن و لاپوشانی به شریک زندگی یک نفر است.
شاید ابتدای رابطه خودت را بارها به نفهمی بزنی! و بارها توجیه اش کنی. اما کم کم که رابطه ات عادی شد، توی ذهنت این پنهان کاری هایش بزرگ تر جلوه می کند. علاوه بر این که ممکن است تصور کنی که دارد به تو هم خیانت می کند توی ذهنت این گونه می انگاری که همه مرد ها همینند! همه اهل خیانت و دغل بازی اند. به هیچ مردی نمی شود اعتماد کرد و غیره
اینجاست که بنیان فکری تو به هم می ریزد و تو احتمالا از ارتباط های آینده و اصلی زندگی ات با همسرت هم لذت نخواهی برد. چرا که همه را به این کیش می پنداری. دوستی با مرد متاهل می تواند موجب تغییر باور ها وشخصیت تو و زیان هایی شود که زندگی سالم را از تو بگیرد.
تو یک مجرم هستی چرا که در فریب دادن زنی توسط مرد زندگی و شوهرش دخیل هستی و او را کمک کرده ای! شریک جرم که شاخ و دم ندارد. پس همین حالا در این باره فکر کن و ببین ایا قدر و منزلت و ارزش تو اینقدر بود که امروز من به طور علمی بخواهم تو را متهم به جرم کنم؟
مرضیه در ارتباطی که گیر کرده بود، به من می گفت که عشقم، به من گفته که :
اما دوست خوبم بدان که اگر تو هم این ارجیف های نزدیک به کذب را بارها شنیده ای بدان که این ادله ها تو را به جایی نمی رساند. قبول کن که او شخص اول زندگی اش، ( اقلا بخاطر این که مادر بچه هایش است، یا حتی زیر بار مهریه است ) همسرش است. همسر دائمی اش که شاید بارها جلوی تو به او ناسزا گفته است.
دوستی با مرد متاهل دارای ریسک هایی است که توبا خوش باوری ان ها را یکی یکی رد می کنی و بعد وقتی متوجه می شوی که حسابی گرفتار شده ای.
مرد ها شاید به مصالحی با زنی که نمی خواهند زندگی کنند اما این دلیل خوبی نمی شود که تو به فکر یک زندگی خوب با شروعی نا میمون با یک مرد باشی.
فراموش نکن که مرد هایی که این دلیل ها را می آورند اغلب این دلیل ها را برای فریب ذهن احساساتی شما می گویند. چاشنی اش هم چند اشک تمساح می کنند و تو باور می کنی.
پس فریب ادعاهای ناشتایی یک عده مرد هوس باز را نخور و در دوستی با مرد متاهل ای که عرضه نگه داشتن زندگی اش را ندارد پا نگذار.
وقتی توی رابطه با مرد متاهل هستی، کم کم به خودت می آیی. دلیلش هم این است که امثال تو بارها به من پیام می دهید. خودت را مجرم تلقی می کنی و حتی قربانی می خوانی چرا که حالا او به تو دست درازی کرده، احساست را هم خدشه دار کرده و فیلش یاد هندوستان کرده و با زنش عاشق و معشوق شده اند. یا این که رفته سراغ دختر دیگری.
دختر دیگری برایم پیام می گذاشت که، مرد متاهلی از طریق اینستاگرام با او در ارتباط بوده و از قضا پسر این مرد، شاگرد این دختر شده است. توی گوشی پسرش عکس هایی از جشن فارغ التحصیلی و سالگرد آشنایی پدر و مادرش و جشن میلیونی آن ها دیده و حالا تازه شصتش خبردار شده که چه کلاه بزرگی سرش رفتته! عاطفه حالا سرشار از خشم و نفرت است. و به همین دلیل دوست دارد خودش را سر به نیست کند.
این حس خشم و گناه به شیوه های مختلفی وارد روحیه دختران و زنان خواهد شد.
این حس خشم و گناه در زندگی فرد تاثیر می گذارد و می تواند روابط جدی و سالم آینده اش را هم از هم بپاشد. ( بخون: علت های پر تکرار که تو را به افسردگی تهدید می کند )
بارها در مورد این که شکست عشقی رخ می دهد تا حس و حال شما را از خوب به بد ببرد صحبت کرده ام. بی پرده بگویم که رابطه با یک مرد متاهل می تواند منجر به رابطه منشوری شود. و این موجب می شود که زن به شدت احساس عاطفی در او بوجود آید.
مرد هم که آگاهانه می داند نمی خواهد این رابطه را به جایی برساند، پس جلووی عاطفی تر شدن خودش را می گیرد. اما دختر روز به روز عاشق تر می شود عاشق تر می شود تا جایی که دست به کارهای عجیبی می زند. مثلا زلیخا می گفت، که برای مرد متاهلی که با او در رابطه است، حاضر شده خانه و ماشین بخرد! تا او را عقد کند. یا طاهره می گفت که اجاره بهای خانه اش را می دهم تا کمتر بخواهد هزینه کند و مهریه بدهد و بعد من را بگیرد! غافل از این که یک سال و نیم شده و خبری از جدا شدن نیست. ( دوست دارم سرم رو به دیوار بکوبم! )
پس باید بدانی که تو با یک مرد متاهل به هیچ جا نخواهی رسید چرا که اگر او می توانست از دست همسر بدش خلاص شود، و می خواست این کار را کند تا به حال کرده بود و منتظر تو نمی ماند!.
مرد ها برای این که دختران را فریب دهند، به هر دری می زنند تا بتوانند آن ها را توی رابطه قرار دهند و کام جویی کنند. ( کوفتشون میشه ایشالله ) اما بدان که تو هر چقدر هم که به واقع یا کاذب برایش عزیز باشی، هنوز اولویتی که همسر دائمی اش دارد را نداری. او فرد اول و ویژه زندگی این مرد است هر چقدر هم که با هم نسازند و ادله هایش برای تو درست باشد. ( که اغلب هم نیست ) پس بدان که، آگاه باش که، بفهم که، مردی که به فرد اول زندگی اش به راحتی دروغ می گوید به تو هم دروغ خواهد گفت. ( خیلی راحت تر و بدون ترس از دست دادن جایگاهش )
هر چقدر هم که یک مرد برای تو ازخودش مایه بگذارد و تو هم او را تامین کنی، باز هم باید بدانی که تو یک زن حاشیه ای هستی. کسی که بیش از گوشه ای کوچک از زندگی این مرد جایی نداری و به زودی هم آن جایگاه را از دست خواهی داد.
آیا حق تو از تمام زندگی زیبایت این بود که بخواهی یک گوشه اضافی از زندگی یک مرد متاهل را داشته باشی که هر لحظه بیم فروپاشی آن است؟
واقعا به چه انگیزه و امیدی شب ها می خوابی و فردا صبح با چه اعتبار و اعتمادی زندگی می کنی؟
این هم شد زندگی؟
قدر تو واقعا همین قدر بود ؟؟؟؟
تمام لیاقت تو دوستی با مرد متاهل بود که از آینده ات باز بمانی؟
یکی دیگر از پیامد هایی که می تواند در رابطه با مرد متاهل برای تو پیش بیاید این است که، اگر همسر او از رابطه مطلع شود و از تو شکایت کند، جرم سنگینی خواهی داشت. اقلا در کشور ایران، و طبق قوانین اسلامی مجازات دختری که در رابطه با مرد متاهل است چنین است:
نعمت احمدی، حقوقدان، در مورد ارتباط مرد زن دار با زن مجرد گفت: «اگر دو فرد با هم ازدواج نکرده باشند و رابطهای که دارند به رابطه جنسی کشیده شده باشد، حکم زنا را دارد. در این شرایط اگر مرد متأهل و زن مجرد باشد، مجازات مرد اعدام است و مجازات زن اگر شوهر نداشته باشد زنای عادی است و حکمش شلاق است.» ( خبر گزاری برنا )
پس لطفا سری که در نمی کند را دستمال نبند! مجازات قانونی اش به هیچ لذت کاذبی نمی ارزد. اما بدان که بسیاری از وقت ها حتی اگر تو اسیر قانون و شکایت کشی و دادگاه هم نشوی، این مجازات کارمایی اش بیشتر تو را از پا در می اورد. ( می دانی روزانه چند زن اشک ریزان به من زنگ می زنند و از مشکلات همسرشان و بی توجهی همسرشان می گویند و آخر و عاقبت نفرین می کنند و این نفرین هم حق است؟ پس مراقب تیر غیب اقلا باش )
و البته خیلی از زن ها بعد از متوجه شدن جریان در پی آبرو بری از دختر مورد نظر هستند. پس از این سرمایه زندگی ات هم بیشتر مراقبت کن. نگذار این و آن تو را با انگشت نشان دهند که توی زندگی شوهر فلانی پهن شده ای و فلان کرده ای و بهمان.
آینده ات را خراب نکن.
مرد های متاهل برای این که رابطه تشکیل دهند انگیزه های خاصی دارند
اگر خیلی اهل فیلم نگاه کردن باشی، فریب سناریو های ساختگی که مرد بخاطر حمایت دختری که پدرش را کشته، دختری را عقد می کند نخور! ( اشاره به سریال همگناه ) شاید در میلیون 1 مرد متاهل پیدا شود که قصدش خیر باشد که البته روش خیر رسانی خیلی سالم تر از این وعده و عید های پوچ و در درسر ساز است. تقریبا می توان گفت هیچ خیر رسانی صد درصد با قصد حمایت نیست. حتی در همین سریال هم متوجه می شوید که اگر مساله فریب جنسی نیست، ( تا اینجای داستان ) باز هم حس خودخواهی از آرامش خواهی مرد در این تصمیم دیده می شود.
سپیده نیز کاربر دیگری بود که وارد رابطه با مرد متاهل شده بود و از او دو بار بار دار شده بود. این بارداری و سقط جنین ها موجب شده بود که او در 25 سالگی رحم خود را از دست بدهد. و هیچ وقت نتواند مادر شود. ( بخون: عشقم ازم رابطه جنسی می خوات بعد خواستگاری چکار کنم ؟ )
این غم انگیز ترین حالتی بود که از کاربرانم شنیده ام و اشک هایشان را دیده ام. آیا این هشدا کم نیست؟
تاوان دنیایی و آخرتی سقط جنین و رابطه نا مشروع با یک مرد متاهل، خیلی فراتر از این هاست که ما باید واقعا چشم مان را باز کنیم.
در اغلب رابطه هایی که مرد های متاهل با زن ها ایجاد می کنند رابطه جنسی صورت می گیرد، و اغلب آن ها به بارداری می انجامد و پیامدش را هم که می دانی.
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟!
همین که متوجه شدی توی رابطه با یک مرد متاهل هستی، هر چقدر هم که برایت مزایا داشته باشد، اولین و فوری ترین کاری که باید کنی این است که از این رابطه بیرون بیایی.
حتی اگر پیامد هایی برایت داشته باشد.
اما خب خیلی از خانم ها معمولا می گویند که:
و غیره. اما این راهی است که باید با تمام سختی هایش آن را طی کنی و البته کاملا شدنی است و جای هیچ نگرانی نیست. برای این منظور چند توصیه زیر را جدی بگیر
همه چیز از عزت نفس شروع می شود. عزت نفس است که به تو می فهماند که قدر تو چقدر است و چقدر باید در چه جایی از خودت مایه بگذاری.
ارزش تو چقدر است؟ از خودت چقدر انتظار داری؟ آیا خودت را محترم می شمری؟ دوستی با مرد متاهل تنها لطف برای دخترانی است که خودشان را در حد فاحشه می پندارند. غیر از این است؟ تو که این برچسب ها بهت نمی خوره پس زودتر خودت رو نجات بده.
اولین کاری که باید کنی این است که روی عزت نفست کار کنی تا بتوانی به بهترین شیوه ممکن به قدرت روحی برسی که به تو کمک کند باور کنی که حق تو زندگی در حاشیه نیست و باید خانم خانه خودت و ملکه همسر واقعی و همیشگی خودت باشی. ( بخون: چطور عزت نفس و اعتماد به نفسم رو بازیابی کنم )
یکی از سخت ترین چیزهایی که موجب می شود جدایی آسان نباشد، ارتباط و گره عاطفی است که البته ابتدا ما ما آن را کوه می پنداریم اما به مرور متوجه می شویم که هیچ چیز بالاتر از قدرت اراده و وسعت روح ما نیست. من برنامه ویژه ای برای تو در نظر گرفته ام که شکست عشقی ات را درمان کنی و این دستوراالعمل ها را می توانی در این مقاله با عنوان چطور خودم درمان شکست عشقی ام را انجام دهم، بخوانی و عمل کنی.
دقت کن که تو باید تمرین کنی و روی روح و روان خودت کار کنی و خیلی زود به آن حس عجیب برسی که دلت می خواهد هرگز، به آن شخصیت ضعیف گذشته ات بر نگردی.
من نمی گویم تا از رابطه با مرد متاهل بیرون کشیدی و کات کردی، فورا بروی در رابطه ای دیگر. خیر پاسخ این نیست اما تو می توانی شروع کنی و دامنه های انرژی ات را پاکسازی کنی و التیام ببخشی و مردی متناسب با ارزوهای ذهنی ات از یک مرد و همسر دائمی، را تصور کنی و با ایجاد دامنه های انرژی و قدرت های درونی ات به آن برسی. حمیده توانست با تکنیک هایی این کار را کند. داستان حمیده را در مورد تمرین جذب همسر برایت نوشته ام. زندگی حمیده را بخوان و از او و تمرین هایش یاد بگیر و خودت هم در دامنه جذب همسر الهی ات بیفت و از زندگی ات پیروزمندانه لذت ببر.
یکی از چیزهایی که کمک می کند دامنه انرژی تو تغییر کند و سریع تر دل بکنی و حتی به همسر الهی ات ان شالله سریع تر برسی این است که به راحتی می توانی به کمک تغییر در سبک زندگی، افکار و گفتار به حالتی برسی که به تو کمک می کند جذبیات بهتری داشته باشی و روحیه و خلقیاتت بهتر شود.
خیلی از خانم ها وقتی قصد دارند آدم دیگری شوند کارهای زیر را می کنند:
به هر حال در تمام مواردی که یاد شده تو می توانی قدم در راه بگذاری و از یک رابطه کثیف، بی در و پیکر و استرس زا بیرون بیایی و درب رحمت خدا را باز کنی و به زندگی سالمی برسی.
بدان که تو حقت بیش از این است که اسیر امیال یک مرد متاهل شوی که از پس همسر دائمی خودش هم بر نمی آید و از در دوستی با مرد متاهل وارد شده تا حمایتت کنند ( چه حمایت کثیقی ) و بدان که آن همسر که در خانه آن مرد است، هیچ اطلاعی از خیانت های شما ندارد و البته چه بسیار خوشخیال است ( کاش می توانستم تمام سناریو های دریافتی ام را برای تان بنویسم که چه به روز زنان و دختران و همسران مردان خیانت کار دارد می آید )
اما در خانه اگر کسی است یک حرف بسی است.
منابع مورد استفاده برای این تحقیق رو توی خود متن بکار برده ام.
اینکه تو هم دوست داری با اطرافیانت مخصوصا همسرت یا نامزدت یک رابطه گرم و…
اگر میخوای تمرین رشد معنوی رو از خودت و از درون خودت و از ذهن…
یه حسی که گاهی خیلی اذیتمون می کنه و خودمون هم حتی گاهی نمی تونیم…
خیلی وقت ها اهمیت یک زندگی شاد رو از اینور و انور می شنویم. حتی…
همیشه دیدیم که اغلب افرادی که مجردی شاد و خوشحالی دارند همسران مناسب تر و…
دیروز در حال صحبت کردن با دوست عزیزم در مورد افزایش رضایت از زندگی و…
View Comments
سلام. منم تو رابطه با مرد متاهلی بودم که اصلا نمیدونستم ازدواج کرده نسبت به ادمایی که قبلا باهاشون بودم مهربونتر و دست و دلبازتر بود منو عشقم و جونم و زندگیم صدا میزد( چه چندش آور) و بلد بود چجوری آدم خوبی جلوه کنه. من رو توی جمع دوستاش میبرد حتی دوتا از برادراش هم با من محترمانه احوالپرسی میکردن. واسه همین ذره ای فکرشو هم نمیکردم که متاهل باشه. تا اینکه اتفاقی نزدیک خونشون یه پسر نوجوون دیدم که کپی خودش بود. با خودم گفتم احتمالا خواهر زاده یا برادرزادش باشه. اما دلشوره گرفتم رفتم جلو بهش گفتم سلام خوبی تو پسر آقا فلانی گفت آره. فامیلشو گفتم گفت آره. تمام بدنم یخ زد. گفت شما گفتم من دوست مامانتم. گفت برم صداش بزنم گفتم خونه هس گفت آره گفتم نه. الکی گفتم بگو مهتاب سلام رسوند و رفتمو باخودم گفتم زن و بچه داره و زنشم باهاشه و بمن دروغ گفته به زنشم دروغ گفته و با حالی که هیچ وقت فراموش نمیکنم برگشتم خونه. بلاکش کردم و تا صبح گریه کردم. بعدش شروع کرد به پیام دادن با خطهای دیگه. من حتی یه جواب یا حتی فحش هم نتونستم بدم. تا اینکه سر کوچمون دیدم یه ماشین بوق میزنه خودش بود بزور منو نشوند تو ماشین و گفت فهمیدم چیو احتمالا فهمیدی باید بریم برات توضیح بدم. بعد شروع کرد به توضیح و توجیه.. گفتن تو دلیل زندگیمی نمیتونم بدون تو. ما داریم جدا میشیم و... اون یه زن بی لیاقت هست و.. گفتم بمن ارتباطی نداره. من تو رابطه با یه مرد متاهل نمی مونم. و از ماشین پیاده شدم.متاسفانه خونمو بلده.. و همچنان داره سعی میکنه منو برگردونه و من موندم که چجوری از شرش برا همیشه خلاص شم.یبار به این فکر کردم به زنش بگم اما به چند دلیل نگفتم اول بخاطر آبروی خودم چون ممکن بود ازم عصبانی بشه و فک کنه خبر داشتم متاهل بوده. دوم اینکه گفتم شاید از زندگیش راضیه و اگه بفهمه ممکنه داغون بشه و زندگیشم خراب کنه. چون وضع مالی خوبی دارن و بچه داره. سوم چون نمیدونم واکنش خودش اگه بدونه به زنش اطلاع دادم درمورد من چیه. هرچند یبار تهدیدش کردم به زنت میگم گفت برو بگو... چقد قبیح. الانم احساس شکست میکنم همه حسی همزمان سراغم میاد و حالمو بد میکنه. حس اینکه من حتی از تعریف یه دختر که میکرد عصبانی میشدم و با این حقیقتی که هرشب کنار یه زن میخوابه کنار بیام. از همه پیگیریهایی که میکردم حس حماقت میکنم. حس قربانی بودن و تمام حسهای بد دنیا. اما وقتی تو آینه به زیباییم نگاه میکنم به دستهام به استعدادهایی که دارم به روح و قلبم نگاه میکنم. به اینکه موجودی لایق عشقم. یه عشق پاک با یه پسر مجرد و صادق. نه دروغ و گناه و استرس و کارما و نفرین. اینها باعث میشه بتونم راحتتر این روزا رو بگذرونم. اما نمیدونم چکار کنم که دست از سرم برداره.