حق تو محفوظ است اگر حق الناس را به رسمیت بشناسی ( داستان واقعی )

0 573

?تقریبا سال 90 بود که کسب و کار جدیدی با یکی دو تا از برو بچز شمال راه انداخته بودیم..
بعضی کارا رو مشترک انجام می دادیم و بعد سود رو تقسیم می کردیم..

?یه روز یه مشتری اومد و چیزی رو کع در خواست داد بیشتر از قیمت روز داده بودیم و بعدا متوجه این امر شدیم .

خب مشتری رو تو فضای مجازی پیدا کرده بودیم ☘️
وقتی خریدش رو انجام داد بعد از یکی دو ماه متوجه این قیمت اضافی شدیم.. ?

?خب بعضی شرکا راضی شدن پول رو بر گردونن و بعضی هم نه . در واقع خودم تنها راضی بودم که ما بقی پول طرف رو برگردونم

?اون موقع مازاد پولش 100 هزار تومن بود و برای یه تازه کار تو سال 90 100 تومن هم خیلی زیاد بود ..

رعایت حق الناس

توکل بر خدا تصمیم گرفتم هرجوره پیداش کنم
تا اینکه بعد از دو سال، توی یکی از فروم ها پیداش کردم ?

اون موقع تمام پولی که توی حسابم بود 100 تومن بود ..
تصمیم گرفتم بهش پرداخت کنم.. ✔️
خب دل دل هم میکردم که حسابم و خالی نکنم و این حرفا که خودتم می دونی.. ?

تا اینکه، دل و زدم به دریا و براش پرداخت کردم..
تا رفتم در عابر بانک و پرداخت کردم و اومد

گوشیم زنگ خورد .. فک کردم طرف زنگ زده تشکر کنه ..

دیدم که نه اون نیست ?

یکی از همکار های خیلییییییییییی قدیمی تر بود که بعد از 3 سال بود که به من زنگ می زد و گفت که
تقاضای تبلیغات روی سایتم داشت.. ☘️
خب سایت منم که بازدیدی نداشت و ضادقانه گفتم سایت من بازدید چندانی نداره ..
اما گفت اشکال نداره قبوله .
و وقتی از مبلغ قرار داد صحبت شد ..
ایشون 100 تومن برای این برنامه در نظر داشت .. ?

و به طور جالبی در کمتر از چند دقیقه، اون پول بدون هیچ زحمتی اومد توی حسابم. ?

یاد گرفتم که اونی که روزی میده واقعا خداست..
اونی که تقسیم می کنه واقعا خداست ..
اونی که مدیریت میکنه واقعا خداست ..
?
البته همه این ها رو از قبل همه می دونیم .. اما درک واقعی و واقعا خدایی بودنش یه خرده تجربه می خوات..

هشدار:‌محتوای این سایت همچنین این مطلب شامل پژوهش و ترجمه و گردآوری مطالب است و جنبه مشاوره ای ندارد. برای حل مشکلات رابطه و زناشویی لطفا به مشاور متخصص مراجعه کنید.

ممکن است به این مطالب علاقه داشته باشید
پاسخ دهید

Your email address will not be published.