۲ داستان واقعی – چرا یهو همه چی بهم میریزه و راهش چیه

موضوع مهمیه و برای خیلی‌ها توی زندگی شون رخ داده که چرا یهو همه چی چپه میشه ( مشهدی ها میگن چپه :) شیرازی‌ها میگن چرا همه چی میرُمبه :) ! تهرونی‌ها هم میگن چرا همه چیز به هم میریزه :)‌ راستی تو شهر تو چی میگن؟ توی نظرات بنویس. خلاصه این که من به عنوان یک لایف کوچ دوست دارم امروز با دو تا داستان واقعی از قانون جذب این موضوع رو در حدی توضیح بدم که در این داستان ها می‌گنجه. چرا که برای چپه شدن همه چیز دلیل‌های زیادی وجود داره. اقلا بیا با این تکنیک‌ها جلوی یکی دو تا از مسیر‌های بهم ریختن اوضاع رو بگیریم.

داستان‌هایی برای درک اینکه چرا همه چی بهم میریزه

امروز شنبه به قرار همه شنبه های آینده ان شالله دو تا داستان داریم و امیدوارم انگیزه عالی برای موندن تو مسیر آرزوهات بهت بده:

اولین داستان رو از فلورانس نوشته‌ام که دختری است که در هنگ کنگ زندگی می‌کنه و درس بزرگی از هستی و کائنات گرفته و باید تو هم اون رو بدونی. در واقع فلورانس یه زندگی خوب داشت و به قول معروف شاهد چپه شدن زندگیش بود. که ناگهان رازش رو فهمید و شروع کرد همه چیز رو به درست کردن.

داستان بعدی هم از خانوم آکی از هندوستانه.

این رو هم یاد آوری کنم که داستان‌هایی که از قانون جذب در بخش vip قرار میدم حاوی نکته‌ها و تکنیک‌ها و تفسیرهایی هست که تلاش می‌کنم به صورت صوتی براتون بیان کنم. حتی ایرادات ذهنی رو که میشه از بعضی داستان‌ها گرفت رو هم میگم. دلم میخواد با تکنیک‌های واقعی به هرچی که دوست داری برسی. چون من خودم با همین تکنیک ها به خیلی چیزا رسیدم و دارم بیشتر می رسم و دوست دارم تو هم بهره‌مند باشی. اینجا همه چیز سرشار از رشد و پیشرفت و یه زندگی واقعا بهتره.

این مطلب برای کاربران اشتراک طلایی VIP به طور ویژه تولید شده و یک پست کاملا آموزشی و تکنیکی است.

برای نمایش ادامه این مطلب طلایی لطفا یا وارد پنل VIP خودت بشو یا اگر عضو نیستی سریع از همینجا عضو بشو.

مشاهده عناوین مطالب اختصاصی کاربران اشتراک طلایی

پرسش و پاسخ ها در مورد اشتراک طلایی

ثبت نام حساب جدید