درسته که از سال ۸۹ در حال کار کردن تو فضای مجازی و در حوزه های متناسب با رشته مهندسی آی تی بودم اما همیشه دنبال این بودم که شغلم بتونه بهم انرژی بده.
بخاطر همین دیدگاه خیلی از کارها رو تست کردم.
هزینه های زیادی کردم.
پکیج های خداتومنی می خریدیم و کلاس های خداتومنی شرکت می کردم تا بتونم شغل دلخواهم رو پیدا کنم.
ولی خب! شاید باور نکنی از بعضی از این کارها حتی یک قرون هم پول درنیاوردم و الان هارد لپ تاپم پر از دوره ها و پکیج های آموزشی هست که برای کسب و کارهای مختلف تست کردم. خیلی چیزها مثل زبان های برنامه نویسی یاد گرفتم ولی لذت نشستن و کد زدن رو تو خودم احساس نمی کردم. چیزی که منو به جلو بکشه و دستم رو به کد نویسی عادت بده .. هیچ وقت در من زنده نبود.
البته کد نویسی همه چیز نبود!
هر نوع رشته و کاری که مربوط به آی تی می شد رو تست کردم.
تا این که در لابلای تمام کارها به طور ضمنی نویسندگی می کردم .
حواسم نبود که کم کم دارم توی این حیطه رشد می کنم و دارم به موفقیت میرسم .. چون کم کم باهاش خو کرده بودم و اصلا حواسم نبود که شغل خوبی به نام تولید محتوا و بازاریابی محتوا داره تو کشورمون رواج پیدا می کنه (سال ۸۸ اینا ) .
در کنار تولید محتوا کارهای دیگه ای هم انجام می دادم مثل seo سایت و این طور کارهای فنی که خب برو بچه های آی تی و سایت بازها می دونن چیه ولی همیشه یه چیزی کم بود !!!
علاقه ی ستودنی! این چیزی بود که کم بود.
آرررره البته خیلی لذت می بردم وقتی می دیدم که سایت هایی رو که seo می کنم روی صفحه اول گوگل می بینم و از این که تونسته بودم رقبا رو شکست بدم لذت می بردم.
ولی خب دوست داشتم شغلی داشته باشم که همچین احساس خستگی نکنم! خدایی SEO ازم زیاد انرژی میگرفت.
یه روز وقتی که از شرایط درآمدی تولید محتوا راضی نبودم و از طرفی کسب و کاری که در حوزه مارکتینگ راه انداخته بودیم به دلایلی به شکست خورده بود .. حسابی کلافه بودم. یادمه زیر درخت نارنج خونه مون صندلی زدم و نشستم و کلی تو فکر بودم که خب حالا چه میشه کرد ؟
شغلی که ازش خسته شده بودم .. برام درآمد خاصی نداشت. (درآمدش بالاتر از درآمد حقوق اداره کار بود .. اونم توی یک سوم ساعت کاری مرسوم!!! ولی خب من اذیت میشدم! شایدم زیاده خواه بودم )
دقیقا یادمه که با خودم فکر می کردم که باید یه سایت جدید بزنم!
اما به هرچی فکر می کردم چند تا دسته بالاترش رو توی سایت های ایرانی می دیدم.
دنبال این بودم که کاری داشته باشم که بهش علاقه دارم!!!
ولی خب از سال ۸۷ تا ۹۷!! شونصد تا کلاس و غیره رو شرکت کرده بودم و بهترین استادها رو داشتم ..
ولی خب نتونسته بودم ارتباط برقرار کنم.
با خودم می گفتم توی کار مارکتینگ اینترنت بارها دیده ام که سایت های جدید شکست میخورند
! پس خودم باید حواسم باشه نفتی نشم ?
ولی خب افکار یکی پشت همدیگه اذیت میکرد و من هم کاملا وامونده بودم! ا
تا این که رفتم طبق معمول همه روزه زندگی ام! یه کتاب برداشتم بخونم تا فکر ولم کنه و بتونم بعدا با یکی دو نفر مشورت کنم و نظرشون رو بگیرم و یه کار رو شروع کنم که اقلا کمتر خسته میشم و بیشتر میتونم بهش علاقه پیدا کنم (مثل این آدم هایی که ازدواج می کنن و میگن عشق بوجود میادا ? همون مدلی! )
همین که از توی کتابخونه ام یه کتاب رو انتخاب کردم و اومدم دوباره تو حیاط و روی همون صندلی نشستم دقیقا همون حس و حال گالیله برام رخ داد!!!
یه چیزی بهم گفت تو باید بری دنبال ایجاد کسب و کار از لذتت!
لذت من هم از بچگی کتاب خوندن و پژوهش بود!
و من روزانه در حال این کار بودم ولی فکرم نرفته بود سمت این که می تونم از پژوهش هام برای مردم برگ برنده درست کنم و پژوهش هام رو باهاشون به اشتراک بذارم و به عبارتی از همون هم کسب درآمد کنم .
همون روز بدون این که بخوام در مورد فکر جدیدم با کسی حرف بزنم .. شروع کردم با همکارم صحبت کردم و اون اتفاقا در مورد تغییر کار به من صحبت کرد! ( اینا رو من نشونه میگیرم! تو چطور ؟ ) و اتفاقا بهم گفت تو می تونی توی موفقیت دخترا خیلی نقش داشته باشی ..
پس یه کاری کن تو که می تونی!! ( اون اهنگ شادمهر الان تو گوشم زمزمه شد .. یه کاری کن که می تونی :))) )
بهم گفت چرا هر وقت بهت زنگ میزنم داری کتاب میخونی؟؟ چون علاقه داری.. از همین کتاب ها به مردم کمک کن .. از همین پژوهش هات به مردم کمک کن .. خیلی ها وقت یا علاقه یا دانش یا اصلا بینش کتاب خوندن رو ندارن.. تو بجاشون این کار رو کن.
بدون خداحافظی رفتم سراغ دفتر دستک هام! همون هایی که حاصل پژوهش هام رو توشون می نویسم!
فهمیدم که واقعا این مطالب نباید تنها توی دفترهای من بمونه!!
اصلا گور پدر کار و درآمد! روزی از یه جایی میرسه!
فوقش از یه شغل تقریبا دوست داشتنی مثل همیشه کسب درآمد می کنم!
ولی باید بیام این ها رو به اشتراک بذارم تا سودی به مردم برسه .. حالا چه بشه ازش پول درآورد یا نشه!
اقلا این کار به عنوان یه منبع انرژی برای کارهایی که نیاز به انرژی بیشتر داره ( مثل seo ) می تونم استفاده کنم!!
تا این که شادزیستی رو احداث کردم و شروع کردم به نوشتن تجربه ها و حاصل پژوهش ها و غیره.
بماند که کاری که دوستش داری و با شوق انجام میدی .. خودش خود به خود برات درآمد زا می تونه بشه .. ولی خب منم تونستم اینطوری زیر اون درخت نارنج! به شغل دلخواهم برسم.
البته یاری های خداوند بسیار شامل حالم بوده .. که جاش نیست اینجا بگم ..
و این بود که من به دنبال شغلی بودم که عاشقشم! دوستش دارم و با انجامش احساس خستگی نکنم و این چیزا!
و پیداش کردم.
و احساس می کنم تو هم به عنوان یه دختر ایرانی نیاز داری که دقیقا شغل دلخواهت رو پیدا کنی.
ما شاید خیلی اشتباه کردیم که رفتیم دانشگاه و درسی رو خوندیم و شغل انتخاب کردنمون رو منوط به این رشته کردیم که شاید اصلا ازش خوشمون نمی اومد! ( البته بماند که من تو هر رشته ای که سر می کنم یه بخشش به IT ارتباط پیدا می کنه و این از خوش شانسیه منه ?? .
خلاصه بعد از گذشت ۴.۵ سال تا به الان .. خداروشکر اینجا به یه پایگاهی تبدیل شده که روزانه ۵۰۰۰ نفر میان و از مطالب استفاده می کنند و زندگی شون رو میسازن و خب منبع درآمدی هم برای من شده. الحمدلله .
ولی این روزا دوستم رو می دیدم که در به در برای پیدا کردن شغله! اونم با بهترین مدرک .. هنوز نتونسته شغل دلخواهش رو پیدا کنه .
تلفنی تجربه م رو بهش گفتم و بهش گفتم تمام استعدادت رو یه طرف بذار و علایقت و بازار کار رو هم یه جای دیگه!
یه حد مشترک بگیر و بهترین کار که از هر نظر برات سود داشته باشه رو انتخاب کن!
گفت بیشتر راهنمایی ام کن.
من هم دست به پژوهش عمیقی زدم و منابع زیادی دیدم اما دسته آخر با یه مقایسه متوجه شدم مطلبی از خانم کریس مک پیک مربی، نویسنده، مشاور تغییر شغل و استاد تعادل کار/زندگی جامع تموم چیزایی هست که تو برای انتخاب مسیر شغلی دلخواه و لذت بخش بهش نیاز داری.
خلاصه تصمیم گرفتم توصیه های ایشون رو اینجا برات بذارم تا بتونی به بهترین شکل ممکن مسیر شغلی خوب تری رو پیدا کنی که تو زندگی ات اثر بهتری بذاره و سال جدید رو با رنگ و لعاب بهتری ان شالله آغاز کنی.
من در این پژوهش سعی بر انتقال اصلیات محتوا رو دارم و گاهی با جملات و تجربیات و کلمات خاص خودم که شادزیستی رو بین اکثر منابع خاص کرده ? این مطالب رو آذین می دم.
برای استفاده از توصیه های طلایی و واقعا موثر خانم مک پیک باید عضویت ویژه طلایی داشته باشی. به کمک فرم زیر از این فرصت رو بقاپ :)
. . .
برای نمایش ادامه این مطلب طلایی لطفا یا وارد پنل VIP خودت بشو یا اگر عضو نیستی سریع از همینجا عضو بشو.
مشاهده عناوین مطالب اختصاصی کاربران اشتراک طلایی
پرسش و پاسخ ها در مورد اشتراک طلایی
ثبت نام حساب جدید
منبع کمک طراحی بنر: pngtree
