لوآ با کمک باور در قانون جذب هم عاشقش کرد هم ازدواج کرد

0 62

باورهای تو در کنار تمام ارتعاشاتی که ارسال می کنی می تواند زندگی تو را بسازد. من هر وقت در باورسازی خوب عمل کردم بدون چون و چرا به چیزی که میخواستم رسیدم. حتی نتایج آنی برایم داشت. باور در قانون جذب همه چیزه! و می تونه خیلی کارا رو پیش ببره.  به همین دلیل به دنبال تجربه کسی بودم که با کمک باورسازی در قانون جذب توانسته بود به هدف و آرزویش برسد. تا اینکه داستان پسرکی هندی به نام لوآ را پیدا کردم.

شاید تو هم تعجب کنی که چرا هندوها بیشتر تجربه موفقیت در قانون جذب را دارند؟

به نظر من چون این افراد ذاتا احساسی ترند و اساس قانون جذب هم احساس رقم می زند!

پس انگار همچین بد هم نیست که کمی هندی باشیم! نه ؟‌‌ 🙂

خب بریم داستان سماجت های لوآ و عشقش رو با هم بخونیم بلکه کمی پای ارزشمند ترین چیزهای زندگیمون بایستیم و خاطرات خوب برای همدیگه بسازیم.

موافقی؟

پیام لوآ:‌ من یک مرد 33 ساله از هند هستم. من قبلاً به این همه چیز یا معجزه اعتقاد نداشتم. اما پس از چند اتفاق مثبت و برآورده شدن آرزوها با تکنیک های قانون جذب، اکنون کاملاً به قانون جذب اعتقاد دارم.

باور در قانون جذب

داستان تجلی عشق برای لوآ با باورسازی در قانون جذب

حدود ۹ سال پیش بود که در یک برنامه آموزشی محل کارم با عشقم آشنا شدم و خیلی دوستش داشتم. او مثل یک نوزاد، بسیار معصوم، بامزه، دوست داشتنی و بسیار زیبا بود. خلاصه که مدت کمی طول کشید و من عاشقش شدم و دلم میخواست با زندگی کردن با او خوشبخت بشم.

در ابتدا، به دلیل وضعیت روابط او و مخالفت خانواده اش با ازدواج های عاشقانه ، رسیدن به آرزویم بسیار دشوار به نظر می رسید.

همچنین، 2 سال از آشناییم با او می گدشت و احساس می کردم زمان کمتری دارم، زیرا او تا به حال 26 ساله بود، سنی برای ازدواج برای یک زن در هند.

اما خوشبختانه، میل شدید من، عشق قوی من و ایمان من به جهان، شرایط جادویی را ایجاد کرد که در آن همه چیز هماهنگ شد. در حال خواندن و تمرین مطالب مرتبط با تجسم، و اعمال بودم که باعث می شد احساس کنم آنچه را که می خواستم از قبل داشتم. همه این ها یعنی استفاده از باور در قانون جذب .

 

بالاخره عاشق شد

او با وجود تمام مشکلاتی که داشت عاشق من شد.

او گفت که یک احساس قوی در درونش وجود دارد که او را جذب من کرده است. من مردی تیره پوست، عینکی و با ظاهری متوسط بودم. در یک سری شرایط عجیب، هر دوی ما حدود 5 روز با هم سفر کردیم و این عالی ترین تجربه زندگی ما بود. ما عشق واقعی را احساس کردیم. او گفت که این یک احساس عمیق بود که حال او را بسیار خوب کرد. بودن با من باعث شد که او احساس راحتی و آرامش کند.

حالا عشق وجود داشت اما امکان ازدواج هنوز نبود. من در خانه مسئولیت هایی داشتم، بنابراین او باید منتظر می ماند. هر دوی ما نیز باید خانواده هایمان را متقاعد می کردیم.

او مجبور شد بار دیگر در خانه با فشار روبرو شود. آخرین بار به دلیل رابطه قبلی بود که قبول نشد و این بار به دلیل فشارهایی که به او می آوردند تا ازدواج کند اما او منتظر من بود . اما وقتی مسئولیت هایم در خانه انجام شد، فکر کردم آماده هستم. اما شرایط و برخی اتفاقات ناگوار در خانه من به دلیل کووید هنوز اجازه آن را نمی داد. او مجبور شد دوباره صبر کند.

بعد از یک سال یا بیشتر، در خانه با خانواده ام صحبت کردم و با مقاومت شدیدی مواجه شدم. در این زمان، در خانه اش، خانواده اش از او به خاطر ازدواج نکردن عصبانی بودند. اما دیگه حاضر بودن با هر کسی که میخواد ازدواج کنه.

 

خانواده اش بالاخره موافقت کردند

در عین حال او ۶ سال برای من صبر کرد و برایم فداکاری های زیادی کرد. باور در قانون جذب واقعا کار خودش رو میکنه.

بالاخره من هم توانستم خانواده ام را راضی کنم.

ما چند ماه پیش ازدواج کردیم. رویا برآورده شد! همسرم با من خیلی خوب است.

من واقعاً از خدا و کائنات سپاسگزار و سپاسگزارم که الان با او ازدواج کردم. و این که ما اکنون در انتظار اولین فرزند خود هستیم!

نویسنده آقای: LoA Magic Vijay از هند

دوست عزیزم.. اگر دوست داری داستان های بیشتری بخونی و برای انجام تکنیک های قانون جذب انرژی بگیری و با انگیزه پیش بری می تونی بیای اینجا

??

برای خوندن داستان های بیشتر کلیک کن

اگر با خوندن این داستان این سوال برات پیش اومده که چطوری باور سازی کنیم ؟ چطوری میشه توی هیچی امید داشت و از این مدل سوالات می تونی همراه من در دوره معجزه برکات آفرینش همراهی کنی. اگر در این باره سوالی داری حتما از من بپرس ??

تماس در تلگرام : ۰۹۰۳۰۲۸۰۰۷۸ | تماس در ایتا: ۰۹۳۳۳۶۶۳۵۶۰

 

منبع عکس

ممکن است به این مطالب علاقه داشته باشید
پاسخ دهید

Your email address will not be published.