داستان ازدواج با قانون جذب الهام بخش خیلی از خانوم هایی هست که فکر می کنند فرصت هاشون دیگه از دست شون رفته. همیشه داستان آدم های موفق که بیشترین موفقیت شان ناشی از بکار گرفتن درست قانون های زندگی مثل قانون جذب است برایم جذاب است. تو می توانی با خواندن این داستان ها هم انگیزه بگیری و هم از روش کار این افراد الهام بگیری و با الگو سازی تو هم به خواسته هایت به لطف خدای مهربان برسی.
امروز هم داستانی داریم از هندوستان که به مقر عاشق ها معروف است.
داستان را از زبان خودش می خوانیم و من در انتها تحلیل خودم را به عنوان کوچ زندگی می نویسم.
نویسنده: خانم S از هندوستان
پیام این خانوم: من یه خانوم پزشک هستم و بسیار خوش بین ام. البته که در مورد همه چیز بسیار قدردان هستم.
داستان خانم S:
من یه دختر مطلقه بودم و اولین تجربه ام خیلی منو آزار داد. اما خب بعد ها بخاطر اون تجربه کلی خداروشکر کردم چون این تجربه منو به آدم بهتری تبدیل کرد.
خلاصه این که داشتم روزگارم رو یکی یکی سپری می کردم و با مشکلاتم می جنگیدم که خانواده ام بهم پیشنهاد دادن که باید ازدواج کنم.
خب تصمیم گرفتم ببینم آدم هایی رو که شاید هیچ وقت ندیده بودمشون و نمی شناختمشون.
کیس های مختلفی می اومدن و میرفتن ( درست مثل زندگی خیلی از خانوما ) و میان این کیس های متنوع پیشنهاد ازدواجی از سوی یکی از اقوام و آشنایان به من داده شد.
همه میگفتن که اون یه پسر خیلی خوبه و از همه نظر عالیه!
ولی وقتی پای صحبت رسید متوجه شدم که علاقه ای به این ازدواج نداره و همه چیز همون موقع تموم شد.
مدتی گذشت اما من همچنان به قانون جذب و زندگی امیدوار بودم و امیدم رو زنده نگهداشتم و شروع کردم به نوشتن در مورد ویژگی هایی که از همسر دلخواهم میخواهم. من این ویژگی ها رو بری کاینات نوشتم. این نوشتن ها حال منو خیلی بهتر می کرد و روی روحیه من تاثیر مثبت داشت.
بعد از این یه مراقبه رو شروع کردم که توی این مراقبه دیدگاهم در مورد زندگی عوض شد.
بعد از مدتی یه پیشنهاد کاری برام رخ داد که از هر نظر همونی بود که دوست داشتم ولی مجبور بودم به مکانی دور منتقل بشم.
جالبه که وقتی من به کار جدید مشغول شدم و درگیر کار بودم و مدتی از این قضیه می گذشت همه کسانی که پیشنهاد کاری منو رد کرده بودند شروع کردن به تماس گرفتن با من!
این خانوم در حال رسیدن به زندگی دلخواهش بود و حسابی با شغلی که داشت کیف می کرد تا این که اون اتفاق خوب رخ داد.
به طور ناگهانی تماسی از همان آشنای خانوادگی مان آمد!
بهش گفتم چرا الان تصمیم گرفتی برگردی و برای ازدواج این موقع تصمیم گرفتی؟
گفت:
انگار از در و دیوار اسم تو می بارید! تصمیم گرفتم که باهات تماس بگیرم
انگار اون لحظه واقعا جادو شده بود!
و به راحتی ما ازدواج کردیم. متشکرم متشکرم متشکرم .
همونطور که میدونین از کاینات بخواهید و بعد رها کنید کاینات می دونن که تو چطور به خواسته ات برسی و با آرزوهات ملاقات کنی.
از خدا و زندگی بخاطر زیبایی هاش تشکر می کنم.
مهم ترین کاری که این خانوم انجام داد این بود که آنچه رو که دوست داشت در زندگی اش متجلی کنه رو شناخت و شروع به نوشتن اون ها کرد.
و از همه مهم تر این ویژگی ها رو درک کرد و زندگی کرد
فرکانس هایی که او ایجاد می کرد موجب شد که این انرژی در تماس هستی منتشر بشه و به قول معروف از در و دیوار اسم این فرد بباره.
و نکته دوم این که مراقبه برای هر فردی لازمه تا بتونه هم رفتارهاش رو پالایش کنه و گند زدایی کنه و هم دیدگاهش رو ارتقا بده.
اینو یادت نره همه چیز به دید تو بستگی داره .
حالا که با خوندن داستان این خانم انرژی گرفتی من بهت چند پیشنهاد می کنم تا تو هم زودتر به خواسته هات به فضل و لطف خدا برسی.
اول این که:من داستان دختر دیگری رو هم نوشته ام که از قانون جذب استفاده کرد تا به خواسته هاش رسید و عشق از دست رفته اش رو برگردوند. اگر دوست داری این داستان رو بخونی اینجا رو کلیک کن.
دوم این که اگر دوست داری با قانون جذب به طور دقیق تر و متفاوت از همه جا آشنا بشی می تونی این مطلب رو بخونی.
خب توی اینترنت خیلی مطالب مختلف وجود داره که می تونی به کمک اون ها یاد بگیری.
حتی می تونی خیلی راحت از همین داستان هایی که هر روز می نویسم الگو بگیری.البته باید حواست باشه که ممکنه موهومات و اشتباهات قانون جذب که توی خیلی از سایت ها گفته میشه تو رو به اشتباه بندازه. خلاصه باید حواست رو جمع کنی.
اما من برای برداشتن یه گام موثر و مفید توی زندگی تو به تناسب رسالت زندگی ام که توسعه زندگی خوب هست سعی کرده ام قانون جذب رو اون طور که واقعی هست و سریع تر تو رو به خواسته هات می رسونه رو یاد بدم . بخاطر همین دوره معجزه برکات آفرینش رو طراحی کردم و می تونی ازش استفاده کنی.
اینکه تو هم دوست داری با اطرافیانت مخصوصا همسرت یا نامزدت یک رابطه گرم و…
اگر میخوای تمرین رشد معنوی رو از خودت و از درون خودت و از ذهن…
یه حسی که گاهی خیلی اذیتمون می کنه و خودمون هم حتی گاهی نمی تونیم…
خیلی وقت ها اهمیت یک زندگی شاد رو از اینور و انور می شنویم. حتی…
همیشه دیدیم که اغلب افرادی که مجردی شاد و خوشحالی دارند همسران مناسب تر و…
دیروز در حال صحبت کردن با دوست عزیزم در مورد افزایش رضایت از زندگی و…